۱۳۸۹ آبان ۱۱, سهشنبه
اشتراک در:
پستها (Atom)
و خدایی در این نزدیکی و حواسم نبود زمانی که آخرین طپش های قلبش در من جریان داشت وآواری عظیم از نبودنها در زندگیم همه چیز فرو نشست در من ووجودم ترک خورد واندیشه ام رنگی دیگر گرفت ومیان گریه و اشک دست و پا زدیم وجز صدای خدا هیچ چیز دیگر نبود.