هنوز مشغول جمع آوری اطلاعات هستم.برای شنبه ساعت 7 بعد از ظهر از وکیل وقت گرفتم.
خدایا کمکمون کن.
خدایا کمکمون کن.
و خدایی در این نزدیکی و حواسم نبود زمانی که آخرین طپش های قلبش در من جریان داشت وآواری عظیم از نبودنها در زندگیم همه چیز فرو نشست در من ووجودم ترک خورد واندیشه ام رنگی دیگر گرفت ومیان گریه و اشک دست و پا زدیم وجز صدای خدا هیچ چیز دیگر نبود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر